نمیشه بهت فکر نکنم
امروز حالم خیلی بده از صب نتونستم چیزی بخورم واقعا دیگه تهوع برام زجراور شده اما به تو که فکر میکنم تحملش راحت تره این روزا همش خودمو مشغول میکنم تا بهت فکر نکنمو بیتابت نشم اما دست خودم نیس توهر جمعی باهر دلمشغولی من ذهنم پیش توه روزا خیلی کند میگذرن منم تنهام وتنها دلخوشیم فکر کردن به توه همش تصورت میکنم خندیدنتو گریه هاتو چشمات... و بی تاب میشم واسه دیدنت
نویسنده :
خدیج
11:12